soldiership

  • ۰
  • ۰

مرغ

میلر با تنفر گفت : " من به اطراف نگاه کردم تا رهبر گروه را ببینم و او فرار کرده بود . "

چند ساعت بعد ، پس از اینکه او به بار کردن زخمی‌ها در یک جیپ کمک کرده بود ، به شرکت او برگشت و رهبر آن را شناسایی کرد .

میلر گفت : " من حدود شش تا هشت پا دورتر از او بودم و چاقوی خود را بیرون آوردم .

او گفت که رهبر این گروه ، به سربازان دیگر دستور داد تا میلر را در خلیج نگه دارند . بعدا ً، با فشار متفقین برای تسخیر رم ، زمان کمی برای انتقام بود .

میلر در مورد لباس خود ، هنگ ۱۷۹th ، و بخش پیاده‌نظام گفت : " ما قرار بود اولین نفری باشیم که وارد رم می‌شویم. " او مدال خصوصی و مدال ستاره مدال برنز را در اختیار داشت .

همانطور که معلوم شد ، میلر جزو اولین کسانی خواهد بود که در رم خواهد بود ، اما به عنوان یک فاتح نیست . او در خدمت سربازی بود که هنگام اسیر شدن به اسارت درآمد .

" من داوطلب شدم که به عنوان یک قهرمان باشم ، نه به خاطر یک قهرمان ، بلکه به این دلیل که کار درستی بود . او در مورد اینکه چگونه دستگیر شده‌است گفت : " من جلوتر از گروه بودم . "

در رم ، میلر گفت که از سوی the نازی مورد بازجویی قرار گرفت که به دنبال اطلاعات در مورد نیروهای متفقین بود .

او گفت : " من به آن‌ها گفتم که شب گذشته به شرکت من پیوسته‌اند .

سنگ ارث چهار مستقر اجساد منتقل

میلر گفت : " سفر به یک اسیر آلمانی از اردوگاه جنگی در کامیون‌هایی آغاز شد که درست از کنار واتیکان عبور می‌کردند " و افزود که او و اسرای جنگی بعدا ً برای سوار شدن قطار به واگن‌های جعبه بسته شدند . قطار یک‌بار در راه توقف کرد تا به آن‌ها اجازه دهد کسانی که از شرایط غیر انسانی مردند - - نه غذا و آب خیلی کوچک .

او گفت که در اواخر سفر آن‌ها مجبور به حرکت بودند .

میلر در مورد این که گرسنگی چقدر شدید شده‌است گفت : " هر بار که نزدیک یک درخت رسیدم ، برگ‌ها را از شاخه‌ها کندم و آن‌ها را می‌خوردم . "

و سربازان آلمانی ، طبق داستان‌هایی که میلر طی سال‌ها با خانواده‌اش به اشتراک گذاشته بود، هیچ ترحمی نشان ندادند .

داگلاس میلر ، پسر veteran's ، این داستان را به خاطر می‌آورد :

یک زندانی نتوانست ادامه دهد ، بنابراین نازی‌ها او را با تانک به عنوان درسی به بقیه منتقل کردند . دیگر اسرا زمانی که نگهبانان از منطقه خارج شدند ، تلاش کردند فرار کنند . با این حال ، " ناپدید شدن نگهبانان " یک نیرنگ آشکار بود ، زیرا آن‌ها ناگهان دوباره ظاهر شدند و زندانیان فراری را که دستورها را نادیده گرفته بودند ، رد کردند .

در اردوگاه زندان ، میلر گفت که او برای کار در مزارع داوطلب شده‌است چون به معنی دریافت جیره غذایی اضافی است. اما به زحمت می‌توانست گوشت روی استخوان‌هایش را نگه دارد .

باز هم پسر Miller's یک بینش به اشتراک گذاشت :

" شرایط در the زشت بود . شپش بدن در همه زندانیان بود . با توجه به وضعیت ضعیف زندانیان به دلیل تغذیه ضعیف و کاهش چشمگیر وزن ، مسائل مربوط به شپش‌های دریایی ، یک عذاب مداوم بودند ."

در زمانی که اردوگاه اسرای جنگی در بهار ۱۹۴۵ آزاد شد ، وقتی جنگ در اروپا پایان یافت ، میلر گفت : " I'd از ۱۸۰ پوند به بیش از ۱۰۰ پوند رسیده‌است ."

با این حال این موضوع او را از گفتن liberators در یک واحد تانک که می‌خواست به واحد خود باز گرداند ، متوقف نکرد .

او گفت : " آن‌ها گفتند ، شما شبیه آشغال هستید و من می‌توانم آن را چند مایل بیشتر کنم . "

و بدین ترتیب میلر به همراه حدود ۳۰۰ تن دیگر از اسرای جنگی سابق به آمریکا بازگردانده شد .

" آن‌ها شما را پشت یک میز با نصف مرغ ، بستنی و سایر غذاها نشاندند . تا وقتی که غذا بخورید باید بروید . می‌خواستند قبل از آمدن ما تو را پروار کنند . من حدس می‌زنم که همه ما شبیه یک مشت اسکلت بودیم ."

او نه روز را در کوه‌های Catskill در شمال نیویورک " برای آرامش " به سر برد قبل از اینکه به فورت Dix ، نیوجرسی سپرده شود .

میلر گفت : " وقتی ما در آنجا بودیم ، آن‌ها به ما اجازه دادند تا یک ماموریت نزدیک به خانه مان انتخاب کنیم و من بیمارستانی در Canandaigua انتخاب کردم ، چون آن‌ها هر گونه کمک غیر نظامی دریافت می‌کنند . "

منبع سایت

سبک اهتزاز تاسیسات آغاز چه کسانی می توانند معافیت ایثارگری بگیرند ثبت نام دوره کارشناسی بدون کنکور دانشگاه علمی کاربردی سال 96
  • ۹۷/۱۲/۲۳
  • hossein figo

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی