دو مورد اخیر , که هر دو توسط " استرلینگ استرلینگ " اداره می‌شوند, خشم گسترده‌ای را در بریتانیا برانگیخته , که بیش از هر کشور غربی دیگری در دبی زندگی می‌کنند .
او در حالی که در یک نوار شلوغ از کنار او رد می‌شد , به سه ماه حبس محکوم شد . و یک مرد انگلیسی از لس‌تر درخواست کرد که با دادن انگشت میانه به راننده دبی محاکمه شود .
یک مشاور کامپیوتری که یک مشاور کامپیوتر بود , در یک ماشین اجاره‌ای شرکت کرده بود , بنابراین مدتی طول کشید تا پلیس او را ردیابی کند . اما شش ماه بعد , در ماه سپتامبر , او در فرودگاه پس از بازگشت به دبی دستگیر شد . او اکنون بدون پاسپورت آزاد است و منتظر محاکمه است.
او می‌توانست با شش ماه زندان مواجه شود . حاجی علیف گفت که او اغلب با همسرش از دبی بازدید کرده‌است و از این شهر بویژه غذای حلال آن خوشش آمده‌است اما قصد بازگشت ندارد .
او گفت : " هیچ شانسی برای بازگشت دوباره به اینجا وجود ندارد . " " من دوباره پایم را اینجا نمی‌گذارم , نه به روش " من " . "
جمیل شاه , شش ماه در زندان دبی با پست دیلی میل … نامه daily mail
این همان دفتری است که مادران شاغل در آن می‌کوشند تا به دلیل تغییر دیگر قانون مهاجرت , از پرستار درخواست مجوز کنند . در حالی که مردان خارجی با خانواده‌ها می‌توانند حامی و کمک خانگی باشند , زنان مجرد مهاجر این حق را ندارند . یکی از مقامات مهاجرتی به من گفت : " چرا یک زن باید برای خود خدمتکار نیاز داشته باشد? "
قبل از این که به صحرا رانندگی کنم , در مورد مشکل زنان حرفه‌ای و ساکنان قدیمی در مورد آنچه که آن‌ها به مشاوره برای بازدید از آن دفتر خاص فکر می‌کردند , مشورت کردم .
خانواده‌ها در ساحل محل اقامت در دبی در دبی .
اعتبار
تسنیم نورانی برای نیویورک‌تایمز
تصویر
خانواده‌هایی که در ساحل محل سکونت در ایالت نیویورک زندگی می‌کنند
توافق آن‌ها نادیده گرفتن آن بود . در عوض , آن‌ها گفتند به اداره اصلی مهاجرت در مرکز شهر دبی بروند .
تبلیغات
در آنجا زنان اماراتی مسئول بخش مجزایی هستند و به عنوان زنان در حال کار , گوش سمپاتیک دارند .
یک مادر شاغل گفت : " اگر آن‌ها شما را در یک فرد ببینند و آن‌ها را دوست دارند , آن‌ها کمک می‌کنند . " راه دنیای عرب . "
صبح روز بعد , کت و شلواری تجارتی را پوشیدم و به بخش " بانوان " ساختمان مهاجرت رسیدم .
درخواست من برای حمایت از شوهرم دوباره به جنب و جوش آمد و باعث خنده‌ام گرفت .
او گفت : " لیدی , شما با استعداد به نظر می‌رسید . چرا با مردی ازدواج کردی که از تو حمایت نمی‌کند ? "
با وجود اینکه تنظیمات , با بافت‌های معطر , بالشتک مخملی و صدای نرم فنجان چای, به نظر می‌رسید تبادل نظر رابطه قلبی را تشویق می‌کند , من مطمئن بودم که سوال او بسیار مهم است . جواب مرا کوتاه و شیرین نگه داشتم .
من برای عشق ازدواج کردم , نه پول .
او گفت : " من از تصمیم شما حمایت می‌کنم . " " به خواست خدا , عشق تو زنده می‌ماند و شوهرت از تو قدردانی می‌کند . "
تبلیغات
سپس با چند کلیک از موشی معاف شد .
حالا , با قدرت جدیدم به عنوان اسپانسر , تصمیم می‌گیرم که چقدر پول شوهرم می‌تواند از بانک خارج شود . همچنین می‌توانم تصمیم بگیرم که آیا او می‌تواند الکل بخرد یا یک وام رانندگی بخرد .
سعی می‌کنم اجازه ندهم به ذهنم برسد .
منبع سایت سربازی
- ۹۷/۱۱/۰۹